بخش مهمی از فرهنگ کوه نشینان بالاخص عشایر کوچ نشین شکار و شکارگری است. این مهم در بین قوم لر از جمله بختیاری ها و بویر احمدی ها از سابقه منحصر بفردی برخوردار است، گرچه این فرهنگ با توجه به از بین رفتن گونه های جانوری و گیاهی سیل مهاجرتها و توسعه شهرها بسیارکمرنگ شده است اما به سبب جذبه ها، و کیفیت مفهومی و فلسفی آن در قالب اشعاری تحت عنوان ((صیادی)) یا ((صیادانه ها)) و مقامی موسیقایی به همین نام ماندگار شده که امیدواریم مانایی آن مستمر گردد.
در این فرهنگ اما «میرشکار»، «امیر شکار چیان» همواره از جایگاهی مهم برخوردار بوده است. میرشکاران از بر جستگان و شجاعان طایفه محسوب شده و می شوند، چرا که در روزهای تنگ نان آور، و در روزهای سخت جنگ، جنگجویان زبردست، او بر کوه ها فرمان میراند و در رگه ها و سینه های ناصاف کوه به خوفت ها آنجا که پازنان در خواب رؤیا گونه خویش بهاران را سیر می کنند می تازند و چونان صاعقه ای دراز دست بر شکاران خویش فرود می آیند.
میرشکار همیشه دست بالای شکار است، از آتش خشم تنگش هیچ غزالی را یارای گریز نیست، او کوه ها و صخره ها را وجب به وجب پاک می کند و در هر شرایطی میدان داریش به رخ کشیده می شود.
میرشکار فرمانده لایق شکارچیان است و اما در این ورطه او نمی میرد مگر به نفرین آهوان شکار شده اش، او نمی میرد مگر از آه و اندوه پازنان، به خون خویش سیراب شده اش؛ چرا که باوری در میان شکارچیان هست که میرشکاران طعمه نفرین شکارهای خود می شوند و به قول معروف جوان میر یا جوان مرگ می شوند.
چونان میرشکال علی خان او که همواره خواب کوه ها را می دید و رویا رو تعقیب و گریز پازنان هشت دنا و کینو، میرشکاری که مدام شالش به کمر و قطارش حمایل به سینه ستبرش بود. او که کوه ها به شجاعت و استقامتش رشک می ورزیدند و چشمه ساران شادمانه بلالش را شرنگ می نمودند. او نیز به سرنوشت دیگر میرشکاران عرصه کوه دچار شد و در جوانی صمیمانه دستان مرگ را فشرد و کنون جز یادی و خاطره ای چیز دیگر از او بجای نمانده است. و باید اذعان نمود که شکارگری عشق است، شور است، شجاعت است و گذشت و ایستادگی است در مسیر زندگی کوه نشینان. و کاست حاضر برای ان مهم «میرشکار » نامگذار ی شده تا به نوبه خود یادآور بخش مهمی از این فرهنگ دیرینیه باشد.و در آخر این اثر را تقدیم می نمایم به روح بلند وارستگان ایل آقاجری، زندیادان میرشکار علی خان و دکتر عبدالرحیم آقاجری.
این آلبوم شامل 6 تصنیف و 2 آواز میباشد که با نوازندگی استاد علی حافظی و آهنگسازی و تنطیم : مجتبی صادقی و کامبیز جهانبخش در استدیو چکاوک اصفهان ضبط شده که این اثر از سایت سردیارون پخش میگردد .
یکی از این آواز ها بنام (آواز میرشکال) که حکایت زندگی میرشکال علی خان آقاجری از شکارچیان نامدار منطقه پازنون شهرستان آغاجاریه . میرشکال علی خان که سال 1317 بر اثر شکار زیاد جوان مرگ می شود.و بعد از فوتش 5 دختر داشته که 4 تای آن جوانمرگ می شوند. و میر شکال علی خان این چنین می گوید در مورد دخترانش.
ای ونوم به پازنون با یک ای کِنن جون
هفت زیم سی ماه نسا هشت سی پریجون
چشم ماه سلطون هنی تی به ره شکاله
سرو گل کم طاقته گل تازه ساله
و در جایی دیگر میر شکال علی خان می گوید.
دورگلِ با آبروم چهار ستین پشتُم
تیر آه پازنون ناله کرد و کُشتُم
نظرات شما عزیزان:

بر غیرت مردان
ایل بگان آقاجری
ادامه بدین عالیه
اگه بشه شجره نامه ی طایفه ی ها را در وب بذارین سپاسگذار میشم
کاری متفاوت بود
ماهم که افتخار میکنیم


اميدوارم موفق و سربلند باشي
فرهاد شهروئي


.gif)

چوری میشه این آلبوم میر شکالو تهیه کرد؟